بیماری M.S و آبِ سردِ گاز دار
سبلان را که میشناسید و اردبیل را هم . و مستحضرید که کوه سبلان یک کوه آتشفشانیست . ویلا دره در دامنه های کوه سبلان قرار دارد . اکثر آبهای سبلان درمانیست و گرم و البته توام با بوی مشمئز کننده گوگرد ٬ اما ویلا دره بر عکس تمامی آبهای دامنه سبلان یک آب معدنی بسیار سرد و خنک است که از این دامنه فوران میکند و دارای گاز است و خوردنی. مثل مثلن پپسی ٬ البته بدون قند و شکر اش . وقتی وارد حوض اش میشوی غیر از اینکه سرمای شدیدی به بدن تان وارد میشود احساس اینکه تمامی تن ات نیش نیش میشود و نیشگون بسیار بسیار ضعیفی از بدن ات گرفته میشود را داری و از سردی آب دندان هایت به هم میخورد . لب ات از سرما کبود میشود و زیر جلد ناخن هایت به رنگ بنفش میگراید . اما ٬ اما ... آنقدر احساس راحتی و آسایش و آرامش میکنی که نگو و نپرس . بگذریم
از پزشکی حاذق و صاحب نظر شنیدیم که : آب سرد برای اعصاب خوب است . روز جمعه ای دل از استراحت برداشته و سر صبحی زدیم به طرف سرعین . وقتی آنجا رسیدیم از کله مبارکمون دود بالا رفت . اینجا سرعین است یا ترافیک سنگین تهران !؟ از ورودی سرعین تا به اولین آبگرم اش که بنام جامیش گولی یا همان گاو میش گلی چند صدتا چادر زده بودند و زنان و مردان میهمان در تکاپو برای درست کردن لقمه ای ناهار بودند . خیابانهای باریک شهر نزدیک به انفجار بود و حرکتی آنچنان نداشتیم و ماشینها از نوع خارجه و داخله به هم گلیف ! خورده بودند . نزدیک بیست دقیقه طول کشید که ما از ورودی این شهر کوچک تا خروجی آن به طرف ویلا دره وقت صرف کنیم. بگذریم باز
به روستای ویلادره در حدود پنج کیلومتری سرعین رسیدیم . ظهر است و ظل آفتاب ! وسط تابستان است آخه . اما آفتاب عالمتاب گویا قدرتش به کوه سبلان نمیرسد . وقتی از ماشین پیاده شدیم با خود چنین احساس فرمودیم که شاید امروز از روزهای اوایل دی ماه و یا حداقل از روزهای اواخر آذر ماه باید بوده باشد .خنده فرمودیم . خیلی سردمان شده بود آخه
این یک عکس هم اینجا خدمتتان باشه برای مشغول شدنتان ! تا ادامه داستان و همچنین نتیجه فوق العاده تاثیر این آب را بر بیماری M.S را در مطلبی دیگر رونما کنم
توضیح : تاریخ حک شده در دوربین گویا توسط میهمانمان دستکاری شده بود و ما حواسمون نبود معذرت
سلام
پاسخحذفیادش بخیر، آخرین باری که سرعین به اتفاق خانواده بودم ۱۰ سال
پیش بود. حمام های آب گرمش و آبی که از دل زمین می جوشد .کباب های
خوشمزه ،انواع و اقسام آش و ...و عبور از گردنه حیران . یادش بخیر!
ولی اعتراف می کنم که از آب گازدارش چیزی
در آن زمان نشنیده بودم.
با سپاس از زحمات شما
شیرین
در بلاگ نیوز لینک شد.
پاسخحذفتعریفش را شنیدم خیلی و خیلی و خیلی . از دوستان از نزدیکان از همسایه . همان نزدیکها بودم اما حتی یک لحظه هم فرصت رفتن و دست به آب گرم و سردش زدن را نداشتم . و اکنون راه ما دور است و منزل بس دراز .
پاسخحذفشعر زیبای حسین پناهی را هم گوش کردم .
الحق والانصاف که گلچینی
دوست عزیز متاسفانه تا زمانی که بودم و سالی لااقل یکبار تبریز میرفتم این منطقه را ندیدم و هر بار مطلبی میخوانم آهی از تهادم . . و نفرین به خود اما عهد بسته ام حال خانم هم از اهالی اردبیل میباشد در اولین فرصت که پام به وطن رسید بعد زیارت تبریز به این سمت اذربایجان سفر کنم سفر خوبی داشته باشید و در موقع صرف ایران آشی یا آش دوغ جای دوستان را هم خالی کنید.
پاسخحذفشاد و تندرست باشید
اووووووووووه! سال ۱۳۴۴ بود و من اولین سفرم به آذربایجان زیبا. کنفرانس تبریز و بعد سفر به ارومیه و برای اولین بار سوار کشتی شدن بازدید از دهکدههای آشوری نشین و سپس گذر به اردبیل و سرعین. گاومیشی اون روزا استخری بود بزرگ و بواقع غیربهداشتی. بار دوم که به آنجا رفتم همه دوش شده بود. شاید روزی داستانش را نوشتم.
پاسخحذفچه کبابی خوردیم و چقدر لرزیدیم.
سلام
پاسخحذفتا حالا چندین بار با خونواده خواستیم بیایم اردبیل و سرعین ولی هنوز نشده. خوشبحالتون هر خطی از این پستتون را که میخوندم دلم پر میشکشید که بیام اونجا.
در ضمن خوشحالم از اینکه میفهمم آب سرعین با ام اس سازگاره اگه لطف کنید یک کم بیشتر در موردش توضیح بدید ممنون میشم.
پاینده باشید