تصوير دست من و ماجرای حلاجی آن !
متخصص دكتر شکسته بندی فرمودند كه اين يك در رفتگي استخواني نيست . عطاری فرمودند كه به منزل حاجي اروج برو و كار را تمام بكن . دوستی فرمود مقداری " پی و یا روغن !" گوسفند را ببند به دستت تا صبح٬ ناظهور ٬ کارت رو براست . متخصص داخلي گفتند كه اين نيش يك عقرب است و دو هفته اي طول ميكشد تا تاول رد همه عالم شود. همسايه ها گفتند خودت رو به اورژانس معرفي كن! بعضی ها گفتند ... و بعضی دیگر نسخه ای دیگر پیچیدند . چقدر بد است که اطلاع از امراض نداشته باشیم و هی آدرس غلط بدهیم و هی مریض را سر به ته گردانیم . دوستی ابراز نظر کرد که آمپول " بتامتازون" کار ساز است و آمپول زن اعتقاد داشت که " دگزامتازون " بهتر است . آخ و توفمان هوا بود ! آخرش فهمیدیم که یک کره خره ما را نیشمان زده و باید اسپند دود کنیم و ما مانديم ميان چند خر ! اين ميگه به خر و آن ديگري ميگويد نخر ! فعلن کپسول سفالکسین مصرف میکنیم با عده ای تنقلات و آمپول جنتامایسن یکی به صبح و یکی به شب . جایتان خالی خیلی خوش میگذرد .
چشم های صادق زود چشم می خورند.
پاسخحذفبر چشم بد لعنت!
Salam
پاسخحذفAmpool e jentamycin avarez e ziadi rooye goosh dare,,sedaye goosh yeki az oonhast,,havasetoon hatman bashad
مي مردي بهتر نبود؟
پاسخحذفانشالله زود خوب می شه..
پاسخحذفخدا بد نده همشهری... شعر رو خوندم... احساسی بود
پاسخحذفey dade bidad ,... man taze didam .. hala chetorin?
پاسخحذف