۱۳۸۶ شهریور ۱۸, یکشنبه

اختلاف علم !

 


 تصوير دست من و ماجرای حلاجی آن !




 متخصص دكتر شکسته بندی فرمودند كه اين يك در رفتگي استخواني نيست . عطاری فرمودند كه به منزل حاجي اروج برو و كار را تمام بكن . دوستی فرمود مقداری " پی و یا روغن !" گوسفند را ببند به دستت تا صبح٬ ناظهور ٬ کارت رو براست . متخصص داخلي گفتند كه اين نيش يك عقرب است و دو هفته اي طول ميكشد  تا تاول رد همه عالم شود. همسايه ها گفتند خودت رو به اورژانس معرفي كن! بعضی ها گفتند ... و بعضی دیگر نسخه ای دیگر پیچیدند . چقدر بد است که اطلاع از امراض نداشته باشیم و هی آدرس غلط بدهیم و هی مریض را سر به ته گردانیم . دوستی ابراز نظر کرد که آمپول " بتامتازون" کار ساز است و آمپول زن اعتقاد داشت که " دگزامتازون " بهتر است . آخ و توفمان هوا بود ! آخرش فهمیدیم که یک کره خره ما را نیشمان زده و باید اسپند دود کنیم و ما مانديم ميان چند خر ! اين ميگه به خر و آن ديگري ميگويد نخر ! فعلن کپسول سفالکسین مصرف میکنیم با عده ای تنقلات و آمپول جنتامایسن یکی  به صبح و یکی به شب . جایتان خالی خیلی خوش میگذرد .


 

۶ نظر: