مارال هم هست
البته اين مارال
قصه كوتاهيست .
و با آن مارال داخل "كليدر "
توفير دارد .
گل محمد و مارال كليدر
برايم زندگيست !
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
skip to main |
skip to sidebar
بايگانی وبلاگ
-
▼
2007
(74)
-
▼
مهٔ
(16)
- آخرین خبر!
- من نه منم نه من منم!
- یک عکس
- مسابقه اسب دوانی زنان عشایر ارسباران
- نقد و حال
- قصه بود
- محاوره یکطرفه ی سوپرمارکتی!
- مرز
- زمانی را با این درخت ء در روز جمعه ای اردیبهشتی زن...
- من و بالاترین !
- آن دنيا رو فعلن وا نهيد !
- گزارش هواي امروز اهر !
- بای پس !
- داستان زندگانی اشرف السادات
- شیر زن !
- روز معلم مبارکباد
-
▼
مهٔ
(16)
کلیدر برای خیلی ها زندگی است...
پاسخ دادنحذفمن آن قسمتی از داستان را با تمام وجود دوست دارم که در شبی تار و بس دهشتناک سرباز روسی به بهانه ی شرابخواری به خرابه ای کشیده می شود و در آنجا به قتل می رسد. خیلی ها متهمم می کنند به خشونت اما نمی دانم هر وقت نام روسیه را می شنوم بار تحقیر سالیان را بر دوش خود حس می کنم
پاسخ دادنحذفبالاخره هر کدام از شخصیت ها در داستان ها روایت زندگی یکی از ماست.
سلام. پارسال دوست امسال آشنا! از پانصد تا زندگی دست کم دویستتایش را هنوز فرصت نکردهام بخوانم. چون بعضیهارا دوبار خواندهام. این کلیدر هم حق بقیه را خورده چون باید یکبار دیگر بخوانمش. به "مزخرفات" ماهم سر بزنید.
پاسخ دادنحذف