۱۳۸۶ بهمن ۱۵, دوشنبه

تمام گنجشکهای شهر

 


 عجب زمانه ای شده ها ٬ کار خیر هم درد سر سازه


آقا ! چشمتان روز بد نبینه . دو سه هفته پیش که موج سرمای بسیار شدیدی منطقه مان را در بر گرفته بود و گازها یا از تب و تاب افتاده بودند و یا قطع شده بودند دل رحمی مان گل کرد و بخاطر اینکه احسانی کرده باشیم ٬ اضافه غذا و یا نان خشک را وسط حیاط می ریختیم تا گنجشکای گرسنه و یاکریم حیاطمان از پا در نیایند . این کار را هر روز و در دو نوبت صبح و عصر انجام میدادیم . تا اینکه متوجه شدیم تعداد گنجشکها هر روز بیشتر و بیشتر میشوند .........



این تصویر از پشت شیشه پنجره ٬  و معادل آن پشت توری آنور پنجره گرفته شده و بی رنگ و سیاه و سپید است .  عین دل خودم ! ایراد از عکاس نیس به علی


امروز که هوا آفتابی و نسبتن خوب بود داشتیم چُرتی مابین صبح و شب میزدیم که به یکباره صدای جیغ گنجشکها امانم را برید ٬ سریع خودم را به حیاط رساندم که متوجه شدم آقا یا خانم " قرقی " روی درخت گردوی اسرائیلی ما ( البته که مرگ بر اسرائیل) نشسته و گنجشکا از ترس اسرائیل " نه ببخشین " قرقی سر و صدا راه انداخته اند . با اینکه قرقی را با لنگه کفش و سر قوطی پیف پاف که روی جا کفشی بود فراری دادیم و صداها خاموش شدند . ولی ....


 مانده ایم که این پرندگان " با " و یا " بی " نوا کی منزل ما را از رهن خود در خواهند آورد . تا استراحت وسط ظهری را تجربه کنیم دوباره

۵ نظر:

  1. تازه شانس آوردی گنجشکن..ادم بودن که دیگه صاحب خونه ات هم میشدن

    پاسخحذف
  2. آقا نپرونشون بزار جمع شن صفا داره باورکن
    قرقی رو هم نپرون اونم بالاخره باید سهمشو بگیره
    عجب حیاط با صفایی داری ولی!

    پاسخحذف
  3. شانس اوردی گربه سگ نبودن و گرنه راستی از نصیحتت ممنون گرچه کجا دانند حال ما سبکباران ساحلها

    پاسخحذف
  4. سلام و درود ...عیبی ندارد!
    خسته هم نباشید!
    کار نیکو کردن از پر کردن است!
    یاشا

    پاسخحذف
  5. مردم هادی شهر اخیراَ یونجه جات فراهم کرده و به عنوان یک کار خوب آن را به مارال های زیستگاه کیامکی بردند.
    و شما خوب آبروداری کردی از سوی رهای شرقی و غربی
    و
    اگر خانه ی ما اردک و بولبول را قابل نیست
    شکر که آن را
    کلاغ و قجله
    قابل می دانند.

    پاسخحذف