۱۳۸۶ خرداد ۲۴, پنجشنبه

دست بند ! یا خالی از هستی !

 


 تُرکه ميره از ملاي محل ميپرسه: ببخشيد حاج آقا، با کفش ميشه نماز خوند؟ حاج آقا ميگه: نه برادر، نميشه "مگر نماز بر  مَیّت" گزاری !


 تُرکه ميگه: من "نمازم" را به "نیاز" میگزارم.  آیا بازم نمیشود ؟


 

۱۱ نظر:

  1. نبین که این ترکها چقدر حرف حساب میزنند ! به شهلا

    پاسخحذف
  2. سلام. چطوری آقا.
    راستی آقا این عنوان لینک‌هات زیاد جالب نیست ها!
    البته با پوزش.

    روبه راه باشی.

    پاسخحذف
  3. حمیده سلیمانی فندقلو۲۴ خرداد ۱۳۸۶ ساعت ۱۷:۴۶

    تفكر و انديشه خوب زيباست ولي زيباتر از آن عمل كردن به آن است.

    پاسخحذف
  4. سعید عزیز!
    رو به راهیم به علی
    عنوان " دست بند " است یا " خالی از هستی " متن بهتری نتوانستم که پیدا کنم !

    پاسخحذف
  5. منظورم عنوان "هندوانه زیر بغل گذاران" بود! دست بند و خالی از هستی کدومها بیدن؟

    پاسخحذف
  6. آهان
    "هندوانه زیر بغل گذاران" رو میگی
    فعلن اینجوری راحتیم !
    قضا و قدری شد
    یا راهمان به تعویض روغنی افتاد
    فیلتر هوامونو عوض میکنیم
    به چشم
    به سعیدخان

    پاسخحذف
  7. اقای فارس اهری محترم لطفا کمی هم کتابهای تاریخ رو ورق بزن.همه ی مردم اهر ترک هستند اگر کمی تعصب و غیرت یا سواد داشتی این جکها رو نمی نوشتی.یه کم هم به فکر ابروی اهر و قرلرداغ باش و با این حرفها و مسغره کردن خود مردم اهر اعصاب ما رو خورد نکن.

    پاسخحذف
  8. ستار عزیز
    مطلب را دوباره بخوان مفهوم دیگری غیر از اینکه تو فهمیدی دارد / حداقل برای تماس با شما ایمیلی بجا میگذاشتید / این جوک نیست برادر / من ادعای سواد ندارم ولی مطمئنم جوک ( جک ) نوشته نمیشود و مسخره را ( مسغره ) نمینویسند . خودت قضاوت کن این "قرلداغ "ی که نوشتی همان قراداغ است نه ؟
    ضمنن لزومی ندارد شما اینجا رو بخونید و اعصابتان ریش ریشی شود .
    سعی کن بیشتر مطالعه کنی و با دقت! و هیچوقت زود قضاوت نکن!
    برقرار باشی

    پاسخحذف