کپی رایت یا دزدی ؟
آهای (روی کلمه " آهای " تقه بزنید )
دزد !!!!!!!!!! (روی کلمه "دزد " هم کلیک کنید )
جنون گاوی یا جنون سرعت
ظهر تفتیده تابستانی و در آن یکی پنجشنبه گذشته برای امری نا مهم ! عازم منزلِ پدر ِ " منزل بانو " بودم . میدان " یادبود " که یادتونه ( همون میدونیکه زمان شاه سابق ) اسکلت سیمانی ریختند به این هوار و ظاهرش را آراسته کردند با سنگ مرمر . با میدون شهیاد سابق تهرون " اشتباه نشه الهی " . اینجا وسعت اش یک هشتصدهزارم اونجاس . البته اونموقع ظاهرن سیمان مفت بوده و گنجشک هم مفت ! اون زمان دلار هفت تومان بود به روایت خودمان . حالا ۹۳۰ تومان خریداریم به علی . نفت را هم ۱۴۰ به همچنین . شاید فردا ۱۵۰ هم خریدار باشیم . " تورم اقتصادی بی معنیست " میشود بی معنا هم خواندش ! آره واللا . بگذریم
درست از توی همون میدان رد میشدیم که ... صدای ترمز موتورسیکلتی از نوع " تریلی " از همونها که قدشان بلنده و وقتی سوارش میشی فک میکنی خلبانی و داخل ابرا سیر میکنی بگوشم رسید . وا ماندم ! ( وا ماندگی البته فعلن در زندگی ما ایرانی مد شده ) نه راه پیش داشتم و نه راه پس . تنها کاریکه از دستم بر میومد همین بود که سرجام میخ شوم . میخ ِ میخ ( اینم مده البته ). آقا موتورییه با اون ترمز وحشتناک اش ( حدود پنجاه متر ) آمد و زد به بغل ماشین پرشیا . خودش ولو شد وسط آسفالت میدان . بی کلاه کاسکت ! بی گواهینامه ! بی فهم ! بی شعور ! بی خانواده ! بی فرهنگ ! بی اصل و نَسَب . مگه شعور جوانی ات قد نمیده که خیابون کوچک شهر ٬ پیست موتورسواری نیس ! وما زنده ماندیم . چرا ؟ چون بادمجان بم آفت نداره ٬ ولی اگه زلزله بیاد چی ؟ بادمجان بم سهله که جان هزاران نفر هم آفت ! میگیره
درآمد ! : آمار خودمونی از جام جم :88هزار كشته و زخمي در تابستان86 ( در تصادفات رانندگی البته ٬ سکته و مَکته آمارش جداست ) لطفن آمار تصادفات را با اینهمه افزایش اتوموبیل و موتورسیکلت در سال ۸۷ را خودتون محاسبه کنین .
نظر سنجی
سلام دوستان
لطفن شما هم در نظر سنجی برای انتخاب قالب برای وبلاگ ام اس شرکت کنید . در اینجا هم قالبها را مشاهده میفرمایید با متن نوشته و توضیحات بیشتر . با تشکر بسیار از طراح وبلاگ .
زندگی !
عجب موجود تلخیست این زندگی . نه میشود به دار اَش کرد و نه میشود به بار اَش را انتظار کشید .
سلام و صلوات بر زن !
اینکه امروز روز مادر و زن بود به کنار !!! " البت که مادر زن به کنار گفتن " توان دیگری میطلبد ٬ توام و به همراه مبارکات برای این روز برای همه خانما . ولی امروز قصه ما بر پدر ِ "منزل بانو "دور خورد . عمل جراحی قلبی از نوع " بای پس " انجام شد . دکتر پرویزی در داخل بیمارستان " استاد عالی نسب " تبریز ٬ این عمل را انجام دادند و موفقیت آمیز بود . این عمل مثبت را بر زن و مادر زنم تبریک میگویم و تقدیم . مادر مهربان خودم را بوسه خواهم داد . عنقریب
قابل توجه همشهریانیکه خیلی میفهمند ولی کاری به کار کسی ندارند و انتظار هم دارند
عصر جمعه ای بعد از باغ گردی و فراغ پروری خودمان به همراه دودمان ! وقتی به اینجا رسیدیم دلم بد جوری گرفت . آلوچه خانم راست میگن به علی ! نمیشه نوشت . اما میشه عکس گذاشت . آره ؟ آلوچه جان ؟ آنهم از نوع زیرین و کمی تا قسمتی ولا غیر. علی آرام هم با این پست شان مودبانه تقاضای چیزی نکرده اند آن قَدَر که توان دولتمان نرسد .
بگذریم . کسی از علافهای محله میدونه که این عکس مربوط به کدام گیاه میباشد ؟ اگه بدونه یه شام در رستورانی متشخص مهمان من خواهد بود . صد البت داخل ایران - آذربایجان - جیگرکی ساوالان . به آدرس : آن وَرِ پل
عکس از خودم
من و تو درکدام گوشه ریز این هستی عظیم واقع هستیم ؟ چقدر هم پرمدعاییم وخود بزرگ بین ، مگه نه ؟
اگه وقتتون یاری داد و سرعت اینترنت کشوری و لشگری ! این اجازه رو بهتون میده که فیلمهای حداقل چند ثانیه ای رو ببینین ، توصیه میشود هردو ویدیو رو ببینین . اینم انفجار خورشیدی محض سبک بودن صفحه اینجا در منبع اصلی لینک دادم
آقا ! عککاسی مون چطوره ؟
روز جمعه ای ٬ بی کار و بی عار نشسته بودیم جلوی رایانه . با خودمان گفتیم بیاییم و استعدادهای نهفته خودمان رو به رخ دیگران بکشیم بد نمیشه . فلذا در " مود " آپلود عکس وارد شدیم . ترسیم فرمودیم به رسم مُرَسَم ! هنوز به باغ حرفه ای بودن نرسیده ایم تا شاید از چَپَرش بپریم به یاد جوانی و یا خاک مالی شویم و بیوفتیم و "دنده شکسته" تشریف داشته باشیم . راهش دور از دسترس نمی نمود . مثل سایت و یا وبلاگی که دور از دسترس ماست ٬ نیست . ضمنن قالب وبلاگ قبلی به هم ریخته شده بود . قالبی بی فاصله منتخب فرمودیم تا دیگران و حتا دوستان بی فیض از این منزلگه بیرون نروند . حتمن در این نزدیکی قالب عوض خواهیم فرمود ٬ اما تهی ! نه
انباری ! خار - برادر
درب باغی در جنگلهای اطراف مشگین شهر
گل رُز
از باغهای اطراف روستای افیل مابین جاده اهر و مشگین شهر - بهار ۸۷
اینم گل رُز سیاه - قابل توجه تمامی قاطبه مملکت هلند که لاله سیاه دارند
یک عکسی هم از همشهری گرامی و دلسوزم دارم که حیف ام اومد اونو اینجا نذارم . آخه اهر شهر آلبالوست و سیب سرخ و مهر و دوستی و گاهی ... ملال انگیز ! بخاطر فرهنگ ؟ آره ؟ بخاطر عدم رعایت قانون ؟ بله ؟ بخاطر چی ؟ خودمم نمیدونم ! ولی این عکس خیلی قشنگه . گفتیم ما بخوریم و دیگران بو بکشند خودش یک ضایعه س . روی عکس هم نام خودم رو حک کردم تا اگه کسی کپی پیست فرمود با من طرف باشه . اگر خدای ناکرده و احیانن امانت همشهری گرامی ام دیده نشد . لطف فرموده و ما را اینجا مس کنید
حمامی که دو روز پیش در فهرست آثار ملی ثبت شده بود چند شب پیش تخریب شده بود !
این خبر را وقتی خواندیم داغ فرمودیم. یعنی کسی هست که بتونه از میراث فرهنگی میراث بان! هم به تیغه به همین راحتی ؟ حمام تاریخی قوشالار که پاییز سال گذشته از خاک بیرون آمده بود، هفته ی پیش تخریب شد. جالب مند ! است که همین حمام در فهرست آثار ملی نیز ثبت شده است . بخوانیم :
«حمام قوشا» اهر در فهرست آثار ملي ثبت شد خبرگزاري فارس: سرپرست سازمان ميراث فرهنگي ، صنايع دستي و گردشگري آذربايجان شرقي گفت: به پيشنهاد سازمان ميراث فرهنگي ، صنايع دستي و گردشگري آذربايجان شرقي «حمام قوشا» اهر در فهرست آثار ملي ثبت شد. به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از روابط عمومي سازمان ميراث فرهنگي ، صنايع دستي و گردشگري آذربايجان شرقي ، خداوردي كريمي نژاد امروز افزود: اين حمام در اجراي ماده يك از قانون تشكيل سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري و ساير مواد و نظام نامه اجرائي آن در فهرست آثار ملي به ثبت رسيده كه قدمت آن به دوره اسلامي - قاجاريه برمي گردد.
وي اضافه كرد: اين اثر فرهنگي ، تاريخي در داخل شهر اهر واقع شده است. كريمي نژاد خاطر نشان كرد: حمام قوشا به شماره ثبت 21084 در فهرست آثار ملي به ثبت رسيده است.
دی ! این حمام که تخریب شد چن شب پیش دادا ! شماره ثبت اش را برای درج تاریخ این خطه در محضر انورتان نگه دارید . اینم آخرین خبر از سایت میراث آریا در همین دو روز پیش !!!!!!!!!! عین خبر از سایت میراث فرهنگی در زیر :